حقیقتی در کسب‌وکارها وجود دارد که همگی بر روی آن توافق دارند: «بدون داشتن استراتژی روشن و قانع‌کننده، کسب‌وکارتان در آینده شکست خواهد خورد». شما این حقیقت را بارها و بارها با حضور در سخنرانی‌ها، خواندن کتاب‌ها و در برنامه‌های مدیریت ارشد کسب‌وکار (MBA) شنیده‌اید.
در بسیاری از مواقع، علی‌رغم شنیده‌ها در موقعیتی از مدیریت کردن قرار گرفته‌اید که وضعیت استراتژی آن، مبهم و نامشخص است؛ زیرا معلوم نیست که کجا می‌خواهید بروید و یا چگونه باید به آن جا رسید.

سؤال این است که چرا این اتفاق می‌افتد؟ علت این امر می‌تواند موارد زیر باشد: شرایط بازار به سرعت تغییر می‌کند، مشتریان انتخاب‌های بیشتری نسبت به قبل دارند، منابع محدود هستند، مدیران اجرایی می‌گذارند و می‌روند، مدت زمان تعیین می‌شود و جستجو‌ها طولانی می‌گردد و بسیاری موارد دیگر.

نرم افزار حسابداری شرکتی سپیدار

حتی اگر شرکت شما به اندازه کافی این توانایی را داشته باشد که بتواند به طور کارآمد استراتژی‌ها را وضع کند؛ حفظ یک سازمانِ کاملاً هماهنگ از لحاظ استراتژی، چالشی بسیار متفاوت است.

شرکت شما ممکن است دارای ضرورت استراتژی روشن باشد؛ اما واحد یا تیمتان شاید این الزام را نداشته باشد.

عدم‌قطعیت استراتژیک می‌تواند شبیه دست و پا زدن در گِل و لای باشد. در چنین شرایطی رهبران از سرمایه‌گذاری اجتناب کرده؛ تصمیم‌ها به تعویق افتاده و منابع ثابت هستند.

ترس، عدم‌قطعیت و شک منجر به رفتارنامناسب و دستورالعمل‌های شخصی می‌شود. با این حال، زمانی که مسیر پیش‌رو نامعلوم باشد؛ شرکت‌ها اغلب بر اساس توانایی مدیرانشان در سازمان، به موفقیت رسیده یا شکست می‌خورند. به عبارت دیگر، موفقیت و یا شکستِ شرکت به توانایی مدیران وابسته است.

بهترین مدیران راه‌هایی را پیدا می‌کنند که بتوان در مسیری پایدار و واقع‌بینانه قدم گذاشت. این مدیران، رهبری تیم خود را حتی در شرایطی که استراتژی واضح نیست، به بهترین نحو انجام می‌دهند. رهبران را به سمت شفافیت حرکت دهید و نیز مولد باشید.

سه کاری که می‌توان با انجام آن در جایگاه بهتری برای مدیریت کردن در شرایط ابهام استراتژیک قرار گرفت؛ عبارت‌اند از: کارهای عملی و واقع‌گرایانه را انجام دهید، ثبات عاطفی را تقویت کنید و از مهارت و تخصص دیگران بهره‌مند شوید.

کارهای عملی و واقع‌گرایانه انجام دهید

در شرایط حاکمیت عدم‌قطعیت بر بازار باید عمل‌گرا و واقع‌گرا بود. انجام هر کاری که در راستای موفقیت شرکت باشد، احساس بهتری به شما و اعضای تیمتان می‌دهد. منفعل بودن تنها احساس نامطلوبی را در شما ایجاد می‌کند.

به اصول اولیه برگشته و ارزش ایجاد کنید

ابتدا بر روی چیزی تمرکز کنید که توانایی کنترل آن را دارید. شما باید برای سازمان و تیمتان هر روز ارزش خلق کنید. سؤالاتی که باید در این بخش از خودتان بپرسید، عبارت‌اند از: در حال حاضر، تیم شما به چه نوع مشتری سرویس می‌دهد و آن‌ها چه توقعات یا نیازهایی از شما دارند؟

چگونه شما می‌توانید در انجام خدمات عالی خود، سریع‌تر و هوشمندانه‌تر عمل کنید؟ چه چیزهایی برای مأموریت یا چشم‌انداز سازمان مهم است؟ چگونه تیم شما می‌تواند در چشم‌انداز و مأموریت سازمانتان همکاری و مشارکت کند؟ در زمان عدم‌قطعیت، اولین و مهمترین مسأله، انجام کار به بهترین نحو است.

در این حالت، شما شرکت را در بهترین جایگاه ممکن قرار خواهید داد تا انتخاب‌های استراتژیک جدید را مسیریابی کند.

با ریسک‌های هوشمندانه احتمال‌های ممکن را بسنجید

بهترین مدیران در زمان عدم‌قطعیت استراتژی از موارد نامعلوم و نامشخص آگاهی دارند. به عبارت دیگر، به آنچه معلوم و مشخص است و یا احتمال رخ دادن دارد، توجه می‌کنند. شما درباره متغیرهایی که بر روی شرکت شما اثر می‌گذارند، چه چیزهایی می‌دانید؟ چه گزینه‌هایی مورد بحث قرار می‌گیرند؟

رئیس شما چه فکری در مورد آینده محتمل می‌کند؟ در زمان تغییر، شما چه کارهایی می‌توانید برای آمادگی خودتان، تیمتان و مشتریان بالقوه‌تان انجام دهید؟ تقریباً در هر مورد، مدیران می‌توانند با ریسک‌های هوشمندانه، کار کردن به سوی آینده را شروع کنند؛ حتی زمانی که چشم‌انداز آن دقیق و مشخص نباشد.

در بازه‌های زمانی کوتاه (Sprint) اقدام کرده و از استراتژی‌های کوتاه‌مدت استفاده کنید

زمانی که برای ایجاد ارزش و آینده محتمل بر روی تیمتان تمرکز کرده‌اید، با مجموعه‌ای از اولویت‌های مجزا می‌توانید به سمت جلو حرکت کنید. یادگیری از سازمان‌هایی که از روش‌های سریع‌تری برای این منظور استفاده می‌کنند، ضروری است.

با این روش می‌توانید هدف‌گذاری خود را در بازه‌های کوتاه زمانی مشخص کنید. شما شخصاً به عنوان عضوی از کسب‌وکارتان جهت کمک به شفافیت استراتژیک چه کاری را می‌توانید انجام دهید؟ صرف نظر از اینکه جهت استراتژی به کدام سو است، تیم شما چه پروژه‌هایی را می‌تواند در مدت ۳۰، ۶۰ و یا ۹۰ روز اجرا کند که برای سازمان سودمند باشد.

استراتژی صرفاً کار مدیران ارشد نیست. هر کاری که برای افزایش قابلیت‌های شرکت و جایگاه تیم در آینده انجام می‌شود، یک سرمایه‌گذاری بزرگ هست. تیم و شرکت خود را به جلو حرکت دهید.

ثبات عاطفی را تقویت کنید

ابهام استراتژیک، شما را به خارج از منطقه راحتی می‌برد. در زمان شفافیت، شما می‌توانید بر روی اهداف تعیین شده تمرکز کنید و به نتیجه برسید.

در زمان تغییر استراتژی‌ها، طبیعی است که احساس آشفتگی کنید و در تیمتان نیز این وضعیت به وجود خواهد آمد. در این بخش، سه گام است که به شما و تیمتان کمک می‌کند و نیز راهگشای احساس‌های مبهم استراتژیک است.

فعال باشید و بیشتر یاد بگیرید

یکی از دلایل پیشنهاد انجام کار عملی و واقع‌بینانه این است که انجام کاری خاص به شما کمک می‌کند تا فراتر از احساسات اولیه خود حرکت کنید.

اما در این بخش، بیشتر ثبات عاطفی مطرح است. سؤال‌هایی که معمولاً در این بخش به وجود می‌آیند، عبارت‌اند از: چگونه این موضوع روی تیم من اثر خواهد گذاشت؟

چه اتفاقی خواهد افتاد در صورتی که کارهای ما تغییر کند؟ اگر این تغییر شامل تغییرات شغلی، اخراج و یا منابع از دست رفته باشد، چه می‌شود؟ تا آن جایی که می‌توانید آگاهی خود را افزایش دهید تا شایعه‌ها و کنایه‌ها اثری بر شما نگذارند.

از شبکه داخلی و افراد موجود در سازمان خود بخواهید که به شفافیت و موضوع مورد نظر توجه داشته باشند. زمانی که شما فرآیند و معنای کار را درک کنید، قادر خواهید بود سؤال‌های اعضای تیم خود را پیش‌بینی کرده و بهترین و اثربخش‌ترین جواب‌ها را بدهید.

احساسات خود را شناخته و درک کنید

ثبات عاطفی نیازمند آن است که شما به نحوه حضورتان در محل کار توجه داشته باشید. به معنای دیگر، باید آرام، شفاف و محکم باشید. همه این موارد، چشم‌انداز آینده را ترسیم می‌کنند.

احساسات خود را بشناسید و با همکار و یا رئیس خود صحبت کنید. بدترین سناریو را در ذهن داشته باشید و سپس به نتایج احتمالی آن توجه کنید. در زمانی که احساس‌های منفی در شما افزایش می‌یابد، بدانید که اتفاق‌های واقعی به آن اندازه بد نیستند که شما فکر می‌کنید.

از واکنش‌های ناشی از استرس، ناامیدی، شایعه و یا رفتار بیهوده اجتناب کنید. اعضای تیم شما در حال تماشای رفتار شما هستند.

ارتباط تیمی شفافی را ایجاد کنید

عدم‌قطعیت استراتژیک می‌تواند منجر به ارتباط کم و غیرشفاف مدیران با اعضای تیم شود. حقیقت این است که در شرایط مبهم نیاز است تا شما حتی بیشتر از قبل با اعضای تیم در تعامل باشید.

برای نشان دادن ثبات عاطفی، احساسات خود را به اشتراک گذاشته و اعضای تیمتان را به روش کارآمد و اثربخشی بشناسید.

به اعضای تیم خود اطمینان دهید که ابراز هر گونه احساسی ایراد ندارد. با آن‌ها درباره تعهدها و شرایط خود صحبت کنید تا از لحاظ احساسی حتی در وضعیت عدم‌قطعیت نیز ثبات داشته باشید. از آن‌ها بخواهید که همین کار را انجام داده و اگر ناامید و نگران هستند، نزد شما بیایند.

از مهارت و تخصص دیگران بهره‌مند شوید

رهبری در زمان عدم‌قطعیت و تغییر می‌تواند موجب انزوا و تنهایی مدیران شود. خودتان را در شرایطی ببینید که تنها نیستید. شما شبکه‌ای از افراد را دارید که احتمالاً با چالش‌های مشابه مواجه شده‌اند و می‌توانید از تجربه‌های آن‌ها نیز استفاده کنید. در این بخش، سه روش آورده شده است که می‌توان از مهارت و تخصص دیگران برای پشتیبانی و حمایت استفاده کرد.

رفتار و رویکردِ محترم‌ترین رهبر خود را تصور کنید

این رهبران در شرایط شما چه کاری انجام می‌دادند؟ چگونه آن‌ها ابهام یا شرایط گذار را کنترل می‌کردند؟ نظر آن‌ها در مورد نحوه مدیریت شما چیست؟

این تمرین به شما کمک می‌کند تا آرامش خود را حفظ کرده و از لحاظ احساسی باثبات بمانید. تفکر نقادانه خود را داشته و حتی در نامطمئن‌ترین پیشامدها نیز دست به عمل بزنید. رهبرانی که بیشتر مورد احترام ما هستند، صفاتی را از خود بروز داده‌اند که برای ما تحسین برانگیز است.

سایر مدیران را درگیر کنید

مدیران اغلب معتقد هستند که باید قوی باشند و به تنهایی مسیر را طی کنند تا اعتماد به نفس و شایستگی مدیریتی خود را نشان دهند؛ اما این امر درست نیست. شما می‌توانید از مدیران یا حتی همکاران سابق خود مشورت بگیرید یا نظر و حمایت عاطفی آنان را بخواهید. اگر کسی هم برای مشورت نزد شما آمد، می‌توانید از او حمایت کرده و حس ارزشمندی را به آن فرد القا کنید.

مکالمه با آن‌ها را این گونه شروع کنید: «من نیاز به شنیدن نقطه‌ نظر‌های دیگری دارم،‌ نظر شما در رابطه با این موضوع چیست؟» و متعجب خواهید شد که چگونه دیگران به سرعت با شما درگیر خواهند شد.

آگاهی و بینش رهبران متفکر را بپذیرید

شبکه شما زمانی جهانی می‌شود که دامنه آشنایی خود را گسترش دهید. این دامنه می‌تواند شامل آن‌هایی باشد که شخصاً می‌شناسید یا افرادی که در فضای دیجیتال به آن‌ها دسترسی دارید.

درک و فهم بیشتر شما از اینکه چگونه دیگران درباره ابهام استراتژیک فکر می‌کنند و مسیر رهبری را تغییر می‌دهند؛ بهترین راه است تا ابهام در سازمان خود را درک کرده و آن‌ها را برطرف کنید. درخشان‌ترین و الهام‌بخش‌ترین افکار در دستان شما هستند.

خواندن کتاب‌ها و مقاله‌ها، گوش دادن به پادکست‌ها و مصاحبه‌ها، تماشا کردن ویدئوهای آموزنده، وبینارها و غیره فکر شما را وسعت می‌بخشد. همچنین از این طریق می‌توانید با رویکردهای جدید و متناسب با شرایط خاص‌ آشنا شوید.

مدیران بزرگ با شکوفایی در دوره عدم‌قطعیت استراتژیک از سایر افراد مجزا می‌شوند؛ به ویژه آن‌هایی که رهبران استثنایی و فوق‌العاده‌ای نسبت به دیگران هستند.

اجازه ندهید که عدم‌شفافیت در شرکت شما بر اعتماد به نفس و عملکردتان سایه بیندازد. حتی در چالشی‌ترین و مبهم‌ترین شرایط، خودتان را در جایگاه مناسبی قرار دهید تا به موفقیت برسید و در عین حال ثبات عاطفی و بهره‌گیری از تخصص دیگران را در دستور کار قرار دهید.

منبع